آرشیو : مطالب کیفری
وکیل ملک 05137602838 – 05137600011

متداولترین دعاوی ملکی کدام است؟
یک وکیل پایه یک به عنوان وکیل ملک و وکیل ملکی مجرب بیشتر با دعاوی و پرونده های ذیل سرو کار دارد:
۱) الزام به تنظیم سند رسمی
مرحله آخر فروش و انتقال رسمی یک ملک ، حضور طرفین در دفاتر اسناد رسمی و تنظیم سند رسمی می باشد که معمولا فروشندگان به دلایل مختلف از انجام آن خودداری می کنند. در این صورت خریدار یا وکیل ملکی با مراجعه به مراجع قضایی، فروشنده را ملزم به تنظیم سند رسمی می کند.
خریدار قبل از اقامه دعوی باید با مشورت با وکیل ملکی با تجربه، اطمینان حاصل کند که ملک مورد معامله در رهن یا بازداشت نباشد، زیرا دادگاه به انتقال ملکی که در رهن دیگری یا بازداشت است رای نخواهد داد. در این حالت باید فک رهن مورد معامله را نیز از دادگاه بخواهد.
در نهایت هر گاه مالک حاضر به امضای سند انتقال به نام خریدار نشود، نماینده دادگاه سند انتقال را در دفتر اسناد رسمی به نام خریدار امضاء می کند.
۲) دستور تخلیه
اجاره عقدی است که به موجب آن مستاجر مالک منافع عین مستاجره می شود و به تبع آن می تواند در آن هر گونه دخل و تصرفی کند. اگر پس از پایان مدت قرارداد اجاره، مستاجر بدون تمدید قرارداد از تخلیه ملک خودداری کند صاحب ملک می تواند برای گرفتن دستور تخلیه در صورتی که ملک منزل مسکونی باشد به شورای حل اختلاف محل وقوع ملک و در صورتی که ملک تجاری باشد به دادگاه عمومی محل وقوع ملک رجوع نماید.
۳) خلع ید
دعوی خلع ید، به آن دسته از دعاوی گفته می شود که در آن مالک از متصرف غیر قانونی ملک خود شکایت نموده و از مراجع قضایی تقاضای خلع ید متصرف از ملک را دارد. در دعاوی خلع ید، متصرف ابتدا به صورت قانونی و قراردادی و با اجازه مالک به انتفاع از ملک پرداخته اما پس از اتمام مهلت از پیش تعیین شده، از باز پس دادن ملک به مالک خود امتناع نموده و به صورت غیر قانونی به تصرف ملک ادامه می دهدبه دلیل اینکه اکثر مردم در طرح دعوای خلع ید، تخلیه ید، دستور تخلیه و تصرف عدوانی اشتباه می کنند و این باعث می شود که به هیچ نتیجه ای نرسند و دعوای آنها رد می شود حتما پیشنهاد می شود با وکیل پایه یک متخصص در امور ملک و اراضی به عنوان یک وکیل ملکی مجرب مشورت کنید.
۴) تصرف عدوانی
دعوای تصرف عدوانی چه در بعد کیفری و چه در بعد حقوقی از جمله دعاوی ملکی متداول است.
در دعوای تصرف عدوانیریال فرد می تواند از طریق حقوقی یا کیفری اقدام کند و در انتخاب آنها تا حدودی اختیار دارد، زیرا دعاوی که به صورت حقوقی مطرح می شوند، دوباره نمی توانند به روش کیفری اقامه شوند اما دعاوی کیفری را دوباره می توان به روش حقوقی مطرح کرد. همین امر لزوم بهره گیری از وکیل ملکی را در دعاوی رفع تصرف عدوانی تقویت می کند. زیرا در هر یک از روش ها جریان پیگیری پرونده و طریقه اثبات دعوی تفاوت دارد.
۵) الزام به تحویل مبیع
فروشنده مکلف است پس از فروش ملک به مشتری، مبیع را به وی تحویل دهد، اما در مواردی فروشنده از این امر سر باز می زند، به خصوص در مواقعی که زمانی بین وقوع معامله و تنظیم سند رسمی وجود داشته باشد، به دلیل سودجویی فروشنده از افزایش قیمت ها، این مشکل بیشتر مشاهده می شود. در هنگام بروز این مشکل خریدار می تواند با کمک وکیل ملکی، اقدام به طرح دعوای الزام به تحویل مبیع علیه فروشنده نموده و از این طریق اقدام به دریافت ملک خریداری شده خود نماید.
۶) رفع مزاحمت
دعوی رفع مزاحمت نیز از جمله دعاوی تصرف می باشد و در آن، متصرف ملک از مزاحم در تصرف خود شکایت می نماید و به این ترتیب، به رفع مزاحمت وی می پردازد.
وکیل ملکی
وکیل ملکی مجرب کیست؟ وکیل پایه یک امور اراضی و املاک چه خصوصیاتی باید داشته باشد؟ همچنین وکیل ملک در مشهد در چه پرونده هایی تبحر و تجربه دارد؟ متداول ترین دعاوی ملکی کدام ها هستند؟ و سوالات و اطلاعاتی از این دست را در این مقاله شرح داده ایم.
دعاوی امور ملکی چگونه دعاویی هستند؟
دعاوی ملکی از جمله دعاویی است که بسته به نوع و موضوع آن می تواند جنبه حقوقی، کیفری و یا تلفیقی از هر دو را داشته باشد.
موضوع دعاوی ملکی به نوعی به موضوع بین اموال غیر منقول و انسان مربوط می شود که با توجه به نوع زمین و املاک و نوع کاربری آن ها در کشور ما نظام حقوقی متفاوتی در این رابطه وجود دارد.
در امور و دعاوی املاک، مستغلات و اراضی موارد و دعاوی ای مطرح است که لازم است توسط وکیل ملک و وکیل ملکی و متخصصین و وکلایی که در زمینه املاک فعالیت می کنند و دارای و تبحر و تجربه هستند پیگیری و انجام شود.
وکیل متخصص امور ملکی چه خصوصیاتی دارد؟
۱. یکی از معیار های تشخیص یک وکیل ملکی خوب و مجرب، میزان تجربه وی است.
علیرغم آنکه تمام وکلای دادگستری امکان بررسی و قبول وکالت در تمامی پروندهای ثبتی، کیفری، حقوقی، ملکی و خانواده و غیره را دارند، اما تجربه یک وکیل ملک به عنوان وکیل ملکی پایه یک خبره در زمینه امور مرتبط با املاک و اراضی باعث می شود تا وی بتواند با درصد موفقیت بالاتری در تمامی دعاوی ملکی نظیر تقسیم و افراز ملک مشاع، خلع ید، قلع بنا، تخلیه ملک، الزام به تنظیم سند رسمی، مطالبه اجرت المثل ایام تصرف، ابطال سند، تعدیل و افزایش اجاره بها و غیره قبول وکالت نماید.
۲. از دیگر معیارهای مهم یک وکیل ملکی مجرب دانش حقوقی و تسلط علمی وی در زمینه های مختلف حقوقی،کیفری و ثبتی امور املاک، اراضی و مستغلات است و باید ضمن آشنایی با قوانین و مقررات مربوطه، با آراء وحدت رویه دیوان عالی کشور، آراء وحدت رویه دیوان عدالت اداری، نظریات مشورتی اداره حقوقی قوه قضاییه، نظریات اساتید برجسته علم حقوق و دکترین و همچنین رویه مرسوم محاکم و دادگاه های کشور نیز آشنایی کافی داشته باشد.
ملک به چه معناست؟!
ملک کلمه ای عربی است که وارد زبان فارسی شده است و بر اساس نوع تلفظ معانی گوناگونی دارد. تمام دارایی های غیر منقول، در ردیف ملک قرار می گیرند. ملک انواعی دارد که مهترین آنها ملک مشاعی و ملک مفروز می باشد. ملک مشاعی به ملکی گفته می شود که دو نفر یا بیشتر، در تمامی جزء جزء ملک ، به نسبت سهم خود دارای ملکیت می باشند و ملک مفروز، ملکی است که در مالکیت یک شخص اعم از حقیقی یا حقوقی قرار دارد.
ممکن است مالکیت یک شخص در ملک خود هم به نحوء مشاع باشد و هم به نحوه مفروز، مانند مالکیت آپارتمان، که قسمت اختصاصی در مالکیت اختصاصی و مفروز و قسمت مشاعی مانند راه پله ها و حیاط، در مالکیت مشاعی، قرار دارد.
وکیل ملک پایه یک با تجربه و خبره به عنوان یک وکیل ملکی مجرب قبل از هر چیز باید نسبت اصل و معنا و مفهوم موضوع ملک آشنایی داشته باشد.
عرصه و اعیان چه تفاوتی با هم دارند؟
ملک به عرصه و اعیان تقسیم می شود. در هر ملکی که بنایی ساخته شده ، «زمین یا عرصه» نامیده می شود و بنای احداثی بر روی زمین، «اعیان» نامیده می شود.گاهی اوقات امکان دارد مالک اعیانی از مالکیت عرصه سهمی نداشته باشد و یا بالعکس.
حقوق متعلق به املاک و مالک کدام موارد است؟
۱) حق تصرف و سلطه بر اموال
مالک ، حق هر گونه تصرف و استفاده از ملک خود را دارد به شرطی که اولا مزاحمتی برای اشخاص ثالث یا همسایگان نداشته باشد و ثانیا این استیلا بر مال و ملک در حدود متعارف باشد و هیچ کس حق ندارد بجز به حکم قانون مال را از تصرف مالک آن خارج نماید.
۲) مالکیت بر محصول ملک
کلیه گیاهان و درختهای رشد کرده در ملک و یا میوه های متعلق به درختان هر ملکی، به تعبیت از مالکیت ملک، در مالکیت صاحب ملک، قرار می گیرد.
حقوقی که اشخاص ثالث در ملک شخص دیگر دارند
۱) حق انتفاع
مالک می تواند بر اساس یکی از عقود، اجاره، وکالت، امانت و یا درهر قالبی حق انتفاع ملک خویش را به اشخاص ثالث واگذار نماید. در هر صورت تسلط و تصرف ملک دیگری به عنوان استفاده از حق انتفاع، در حکم امانت است.
۲) حق وقف
هر مالکی می تواند با رعایت شرایط نسبت به حبس عین مال و قراردادن منفعت آن برای هدف مشروعی، مال خود را وقف نماید. وقف مال می تواند برای استفاده عام مردم باشد یا برای شخص یا اشخاص معینی.
شخص که قصد وقف کردن مال خود را دارد باید شرایطی داشته باشد که عبارت است از:
الف) واقف باید اهلیت داشته باشد، یعنی شخص باید عاقل، بالغ، مختار و رشید باشد.
ب) واقف باید مالک مالی باشد که وقف می کند. این مالکیت با ارائه مدارک مثبته مالکیت توسط او مشخص می شود.
ج) واقف باید برای عمل وقف قصد و رضایت داشته باشد و اگر وقف وی از روی اکراه باشد، چنین وقفی صحیح نیست.
وکیل اختلاس 05137602838 – 05137600011

توجیهات لزوم استفاده از وکیل اختلاس
اصولا متخلفین اختلاس از نظر افکار عمومی پیشاپیش محکوم هستند ولی این حق قانونی هر متهمی است که بتواند از وکیل اختلاس استفاده کند. البته تلاش وکیل اختلاس در توجیه کار متقلبانه و متخلفانه ی مجرم نمی باشد بلکه با جلب توجه قاضی و افکار عمومی به شرایط مختلس سعی در تلطیف جو متشنج حاصل از این بحران و کمک به متهم پشیمان برای استفاده از جهات تخفیف می باشد.
حضور وکیل اختلاس با سابقه قضایی متمادی در اینگونه پروندهها در تحقق عدالت مؤثر است و اگر حساسیت ایجاد نشود، وکلای متعددی به نیت کمک به روشن شدن حقیقت و نه فراری دادن مجرم، در پرونده حضور پیدا میکنند.
مزایای استخدام وکیل اختلاس
-مهمترین مزیت آن علم و آگاهی وکیل اختلاس از قوانین مرتبط با موضوع مورد مشاوره موکل است
-گردآوری ادله و مستدلات برای جهات تخفیف
-مدیریت و هدایت جریان دادرسی به مسیر دلخواه
وکیل اختلاس
به برداشت غیر قانونی اموال دولتی یا غیردولتی که توسط کارمندان و کارکنان دولت یا وابسته به دولت انجام میگیرد، اختلاس گفته میشود. اختلاس گونهای از کلاهبرداری محسوب میشود که بیشتر به صورت برنامهریزیشده، منظم و پنهان و بدون رضایت و آگاهی دیگران صورت میگیرد.تعریف اختلاس از منظر فقهی یعنی استخراج مال از غیر حرز با حیله و روشهای متقلبانه.
بسیاری از اموال و سرمایههای موجود در کشور در اختیار دولت قرار دارد که خطرات زیادی آنها را تهدید میکند. این اموال که بر حسب وظیفه قانونی در اختیار کارمند قرار میگیرد، شاید به نوعی مورد استفاده شخصی او یا دیگری قرار گیرد. برای تضمین هر چه بهتر منافع دولت و ملت و برای حمایت از آنها، قانونگزار برای این دسته از اموال و سرمایهها مقرراتی تعیین کرده و برداشت غیرقانونی و برنامهریزیشده آنها را تحت عنوان اختلاس، واجد جنبه کیفری قرار داده است.
همانطور که گفته شد اختلاس در مورد کارمندان دولت به عنوان متهم از اموال دولتی می باشد و در مورد اشخاص عادی که در خدمت دولت نیستند مصداق ندارد. در جرم اختلاس میزان مبلغی که اختلاس شده است در نوع مجازات بسیار مهم می باشد. رسیدگی به جرم اختلاس با درخواست ذی نفع که می تواند ادارات دولتی یا دادستان باشد صورت می گیرد و رأی دادگاه نسبت به جرم اختلاس قابل تجدیدنظر و واخواهی از طریق وکیل اختلاس در مشهد می باشد. اگر این جرم قابل تخفیف باشد و شرایط تخفیف را داشته باشد با گوشزد وکیل اختلاس، قاضی مکلّف به رسیدگی مطابق با شرایط مذکور در قانون می باشد.
جنبههای خصوصی و عمومی جرم اختلاس
برای جرم اختلاس می توان وکیل در مشهد اختیار نمود، طبق اصل ۳۵ قانون اساسی در همه دادگاه ها طرفین حق دارند برای خود وکیل متخصّص در دعوای اختلاس انتخاب نمایند و اگر توانایی انتخاب وکیل اختلاس را نداشته باشند باید برای آن ها امکانات تعیین وکیل اختلاس فراهم گردد.
جرم اختلاس دارای دو جنبه خصوصی و جنبه عمومی می باشد . از لحاظ اینکه به نظم و امنیت عمومی اجتماع آسیب می زند دارای جنبه عمومی می باشد و حتی در صورت گذشت شاکی ، دادگاه از نظر جنبه عمومی جرم وی را عفو نمی نماید و مجرم را به مجازات مقرر متناسب با جرم که در قانون مجازات پیش بینی شده است محکوم خواهد نمود . با این حال مرتکب جرم اختلاس می تواند از وکیل اختلاس کمک بگیرد تا جرایم مرتکب شده توسط وی را با جهات قانونی مشمول تخفیف قرار دهد.
انجام تعقیب و پیگیری جرم اختلاس در صلاحیت دادسرای عمومی و انقلاب و رسیدگی به آن در صلاحیت دادگاه کیفری می باشد.
مجازات جرم اختلاس و جهات تخفیف آن
طبق قانون:
«در صورتی که میزان اختلاس تا پنجاه هزار ریال باشد مرتکب به شش ماه تا سه سال حبس و شش ماه تا سه سال انفصال موقت و هرگاه بیش از این مبلغ باشد به دو تا ده سال حبس و انفصال دایم از خدمات دولتی و در هر مورد علاوه بر رد وجه یا مال مورد اختلاس به جزای نقدی معادل دو برابر آن محکوم میشود.»
به نظر میرسد برای تعیین ارزش مال اختلاس شده، رأیی از دیوانعالی کشور، سازگارتر با اصول حقوقی و شرع است:
«مناط در قیمت مال اختلاس شده ارزش معمولی هر بلد است، نه قیمتی که دولت برای خرید آن معین کرده است.»
همچنین جهت تشویق مختلسین خود قانون معافيتی در نظر گرفته است:
«هرگاه مرتکب اختلاس قبل از صدور کیفرخواست تمام وجه یا مال مورد اختلاس را مسترد نماید دادگاه او را از تمام یا قسمتی از جزای نقدی معاف مینماید و اجرای مجازات حبس را معلق ولی حکم انفصال درباره او اجرا خواهد شد.»
وکیل اختلاس می تواند با توجه به این جهات قانونی موکل خود را ترغیب به باز پس دادن مال و ابراز پشیمانی قبل از صدور کیفرخواست دعوت کند .
وکیل قتل 05137602838 – 05137600011

قتلهای عمدی که موجب قصاص نیست
این موارد مربوط به حالتی است که قانونگذار به علت وجود برخی ویژگی ها در قاتل یا مقتول،مرتکب قتل عمد را مستوجب قصاص نمی داند و از ابتدا با واکنشی متفاوت از قصاص با او مواجه می شود.لذا این موارد را باید از سقوط قصاص متمایز دانست.
مواردی که قتل عمدی متحقق شده ولی موجب قصاص نفس نیست
1- قاتل پدر یا جدّ پدری مقتول باشد ( ماده 220 ق. م. ا )
قانونگذار در ماده 220 ق.م.ا. می گوید:پدر یا جد پدری که فرزند خود را بکشد قصاص نمی شود و به پرداخت دیه قتل به ورثهی مقتول و تعزیر محکوم خواهد شد .
بنابر ماده 209 این قانون، هرگاه مرد مسلمانی عمداً زن مسلمانی را بکشد محکوم به قصاص است بنابراین باید ولی زن قبل از قصاص قاتل نصف دیه مرد را به او بپردازد
2-قاتل دیوانه یا نابالغ باشد ( ماده 221, ق . م . ا )
هر گاه دیوانه یا نابالغی عمدا کسی را بکشد خطا محسوب و قصاص نمیشود بلکه باید عاقلهی آنها دیهی قتل خطا را به ورثه مقتول بدهند.
3-مقتول دیوانه باشد ( ماده 222 ق . م . ا )
هرگاه عاقل دیوانه ای را بکشد قصاص نمی شود بلکه باید دیه ی قتل را به ورثه مقتول بدهد.
4-(ماده 224, ق . م . ا)قاتل مست بوده و بکلی مسلوب الاختیار شده و قبلاً برای چنین کاری خود را مست نکرده باشد.
5-(ماده 225 ق.م .ا)هر گاه کسی در حال خواب یا بیهوشی شخصی را بکشد قصاص نمیشود فقط به دیه قتل به ورثه مقتول محکوم می شود.
6-(تبصره 2 ماده- 295)قاتل به اعتقاد مهدورالدم بودن یا استحقاق قصاص عمداً دیگری را کشته باشد.
در صورتی که نیاز به مشاوره در مورد قتل دارید ، می توانید با وکیل قتل در مشهد تماس بگیرید ، لطفا مکالمه کوتاه و در حد 1 سوال باشد / سپاس
قصاص نفس
طبق ماده 204 قانون مجازات اسلامی ایران، قتل نفس بر سه نوع است که شامل، عمد، شبه عمد و خطا است.
در ماده 205 گفته شده است که قتل عمد برابر مواد این قانون موجب قصاص است و اولیایی دم میتوانند با اذن ولی امر قاتل را با رعایت شرایط قصاص کنند و ولیامر میتواند این امر را به رئیس قوهقضاییه یا دیگری تفویض کند.
قتل عمد
مواردی که قاتل با انجام کاری قصد کشتن شخص معین یا فرد یا افرادی غیرمعین از یک جمع را دارد خواه آن کار نوعاً کشنده باشد خواه نه، ولی در عمل سبب قتل شود و قتل عمد گویند.
همچنین در مواردی که قاتل عملاً کاری را انجام دهد که نوعاً کشنده باشد هرچند قصد کشتن شخص را نداشته باشد نیز قتل عمد محسوب میشود.
در صورتی که قاتل قصد کشتن را ندارد و کاری را انجام میدهد نوعاً کشنده نیست ولی نسبت به طرف براثر بیماری و یا پیری نا توانی یا کودکی و امثال آنها نوعاً کشنده باشد قاتل نیز به آن آگاه باشد را قتل عمد مینامند.
در ماده 207 قانون مجازات اسلامی آمده است که هرگاه مسلمانی کشته شود قاتل قصاص میشود و معاون در قتل عمد به 3 سال تا 51 سال حبس محکوم میشود.
همچنین در ماده 208 این قانون آمده است هرکس مرتکب قتل عمد شود و شاکی نداشته یا شاکی داشته باشد ولی از قصاص گذشت کرده باشد و اقدام وی باعث اخلال در نظم جامعه یا خوف دیگران شود موجب حبس تعزیری از 3 تا 10 سال خواهد بود.
قانونگذار در ماده 220 ق.م.ا. می گوید:پدر یا جد پدری که فرزند خود را بکشد قصاص نمی شود و به پرداخت دیه قتل به ورثهی مقتول و تعزیر محکوم خواهد شد
گفتنی است در تبصره ماده 208 آمده است که در این مورد معاونت در قتل عمد موجب حبس از یک تا پنج سال است.
بنابر ماده 209 این قانون، هرگاه مرد مسلمانی عمداً زن مسلمانی را بکشد محکوم به قصاص است بنابراین باید ولی زن قبل از قصاص قاتل نصف دیه مرد را به او بپردازد.
در ماده 210 آمده است که هرگاه کافر ذمی عمداً دیگر را بکشد قصاص میشود اگر چه پیرو دو دین مختلف باشد اگر مقتول زن می باشد باید ولی او قبل از قصاص نصف دیه مرد ذمی را به قتل بپردازد.
اکراه در قتل
اکراه در قتل و یا دستور به قتل دیگری مجوز قتل نیست، بنابراین اگر کسی را وادار به قتل دیگری کنند یا دستور به قتل رساندن دیگری را بدهند مرتکب قصاص میشود و اکراه کننده، به حبس ابد محکوم میشود.
در تبصره یک و دو ماده 211، آمده است که اگر اکراه شونده طفل غیر ممیز یا مجنون باشد فقط اکراه کننده محکوم به قصاص است و اگر اکراه شونده طفل ممیز باشد نباید قصاص شود بلکه باید عاقله او دیه را بپردازد و اکراه کننده نیز به حبس ابد محکوم است.
خشم، دعوا
شرکت در قتل
هرگاه دو یا چند مرد مسلمان مشترکاً مرد مسلمان را بکشند “ولیدم” میتواند با اذن ولی امر تمام آنها را قصاص کند و در صورتی که قاتل دو نفر باشند باید به هرکدام از آنها نصف دیه و اگر سه نفر باشند باید به هرکدام از آنها دو ثلث دیه و اگر چهار نفر باشند باید به هرکدام از آنها سه ربع دیه را بپردازد و به همین نسبت در افراد بیشتر ولی دم میتواند برخی از شرکای در قتل را با پرداخت دیه قصاص کند و از بقیه شرکا نسبت به سهم دیه اخذ کند.
درصورتی که قاتلان و مقتول همگی از کفار ذمی باشند همین حکم جاری است. در هر مورد که باید مقداری از دیه را به قاتل بدهند و قصاص کنند باید پرداخت دیه قبل از قصاص باشد.
همچنین هرگاه دو یا چندنفر جراحتی بر کسی و ارد کنند که موجب قتل او شود چه در یک زمان و چه در زمانهای متفاوت چنانچه قتل مستند به جنایت همگی باشد تمام آنها قاتل محسوب میشوند و کیفر آنان باید طبق مواد دیگر قانون مجازات اسلامی با رعایت شرایط تعیین شود.
هرگاه جراحتی که نفر اول وارد کرده مجروح را در حکم مرده قرار داده و تنها آخرین رمق حیات در او باقی بماند و در این حال دیگری کاری را انجام دهد که به حیات او پایان بخشد ولی قصاص میشود و دومی تنها دیه خیانت برمرده را میپردازد.
هرگاه ایراد جرح هم موجب نقص عضو شود و هم موجب قتل چنانچه با یک ضربت باشد قصاص قتل کافی است و نسبت به نقص عضو قصاص یا دیه نیست.
مشاوره اینترنتی حقوقی در مشهد – 09151186862

موسسه حقوقی ما با هدف خدمتگذاری سریع به هموطنان عزیز کشورمان، اقدام به راه اندازی سرویس وکیل آنلاین تلگرام نموده است.
شما در هر ساعتی از شبانه روز می توانید از طریق شماره تلفن 09151186862 اقدام به مشاوره با وکیل از طریق تلگرام نمایید.
جهت تماس تلفنی ، لطفا در ساعات اداری اقدام نمایید.
وکیل آنلاین تلگرام در موسسه حقوقی فقط و فقط از طریق تلگرام بصورت 24 ساعته شبانه روزی پاسخگوی سوالات حقوقی شما هستند.
شما با استفاده از سرویس وکیل آنلاین تلگرام ، می توانید به صورت آنلاین اقدام به طرح پرسش های حقوقی خود و مشاوره حقوقی رایگان و آنلاین خود را انجام دهید و وکیل پایه یک دادگستری مشهد اقدام به پاسخ به سئوالات حقوقی شما به صورت آنلاین می نماید.
وکیل دعوای ملک ” املاک ” 09151186862

دعوای تخلیه ید در ملک مشاع
فرض کنیم ۳ شریک که هر کدام ۲ دانگ مشاعی از مغازهای را مالک هستند، با توافق یکدیگر مغازه را به شخصی اجاره میدهند. پس از مدتی مستأجر اجاره ماهانه یکی از ۳ شریک را پرداخت نـمـیکـنـد و یـا ایـنکه برخلاف نوع اسـتـفـــــاده قــــراردادی،از مــغــــازه بهرهبرداری مینماید ازاینرو شــریـک نـاراضـی دعـوای تـخـلـیـــــه یــــد را طــــرح میکند؛ در حالی که ۲ شـریـک دیگر با مستأجر به سازش میرسند.
در این فرض چه قضاوتی صحیح خواهد بود؟
در ملک مشاع حق هر شریک منتشر در تمام ملک است و همین موضوع باعث شده که هیچ شریکی بدون اجازه سایر شرکا حق تصرف در ملک مشاع را نداشته باشد. (مواد ۵۸۱ و۵۸۲ قانون مدنی) نتیجه این اختلاط سهام آن خواهد بود که تخلیه سهم هر شریک با خلع ید از تمام ملک ملازمه داشته و ازاینرو ست که باید بپذیریم مفاد ماده ۴۳ قانون آیین دادرسی مدنی در مورد خلع ید به معنای اعم است و اینجا هم باید اجرا شود.نکته قابل توجه در این رابطه آن است که امکان دارد کل قرارداد اجاره فسخ نشده و رابطه استیجاری تنها بین مستأجر و یکی از شرکا به هم خورده و فسخ شده باشد. در این مورد، مستأجر مالک منافع متعلق به سایر شرکاست. بنابراین تصرف شریک محکومله در ملک، موقوف بــه اجــازه و تــوافــق بـا مـسـتـأجـر اسـت؛ همانگونه که اگر تمام عقد اجاره منفسخ میشد، تسلیم عین مستأجره به یکی از شرکا منوط به داشتن اذن از دیگران بود. در مواردی که موجر به دلیل احتیاج شخصی یا به منظور خراب کردن و نوسازی عین مستأجره (ماده ۱۵ قانون روابط موجر و مستأجر مصوب ۱۳۵۶) و موارد مشابه، درخواست تخلیه ید میکند، از آنجا که مفاد درخواست او تحویل عین مستأجره است و تحقق مبنای درخواست منوط به اذن شریک یا شرکای دیگر میباشد،
این تقاضا در برابر شریک یا مستأجر او پذیرفته نمیشود؛
زیرا در این فرض تا زمانی که شریک اذن ندهد، امکان تصرف خواهان وجود ندارد تا به دلـیـل لـزوم آن بـتـوان اجـاره را فـسـخ و درخواست تخلیه کرد. لازم به ذکر است که دعوای تخلیه ید مختص اجاره نیست و بحثهای مورد اشاره که در رابطه با عقد اجاره بود، از باب تمثیل و غلبه مورد داشتن این عقد است و قابل تطبیق در موارد دیگر میباشد. ازاینرو مبنا همان تعریف ارائه شده از تخلیه ید در پیشگفتار است و این عقد پایه میتواند ودیعه، عاریه، اجاره، مزارعه و… بوده و در ملک مشاع، خـوانـده مـیتواند شریک دیگر ملک با شخص ثالث باشد.
طرح دعوای خلع ید
آیا مستأجر میتواند به طرفیت شخص ثالث دعوای خلع یدمطرح نماید یا این که مالک باید عین دعوای مزبور راطرح کند؟طرح دعوای خلع ید از طرف مستأجر به طرفیت شخص ثالث بستگی به شرایط و اوضاع و احوال قضیه دارد؛ آن هم نه به صورت مطلق. بدیهی است که دعوای مذکور منوط به ادامه رابطه استیجاری مستأجر با موجر در مورد منافع میباشد.به عبارت دیگر، در دعوای خلع ید خواهان باید مالک عین یا منافع باشد. دعوای تصرف عدوانی حقوقی در در این مورد مالکیت خواهان امارهای بر سبق تصرفات او بوده و خلاف آن قابل اثبات است. ازاینرو این دعوا با دعاوی خلع ید به معنای اخص، تخلیه ید و تصرف عدوانی کیفری از این جهت که اثبات مالکیت خواهان لازم نیست تفاوت دارد. در اجرای این حکم در ملک مشاع نیز باید قسمت اخیر ماده ۴۳ قانون آیین دادرسی مدنی در به تصرف دادن ملک به یکی از مالکان یا متصرفان سابق که ملک را به صورت مشاع و مشترک تحت تصرف داشتهاند یا استفاده میکردهاند، رعایت شود که توضیحات آن در بخشهای پیش گفته شد.
در این دعوا بحث جرم و مجازات مطرح است و باید دید که اگر شریکی بدون اذن شریک دیگر در ملک مشاع تصرف کند و سایر ارکان جرم ثابت شوند،آیامتصرف مطابق ماده ۶۹۰ قانون مجازات اسلامی و مواد مرتبط دیگر قابل مجازات خواهد بود یاخیر؟در این رابطه ۲ دیدگاه متضاد ارائه شده است. عدهای به این دلیل که هر شریک در ذره ذره ملک مشاع حق مالکیت دارد و تصرف او در آن ملک تصرف در ملک خود است، این جرم را قابل تحقق نمیدانند؛ اما از سوی دیگر، گروهی بر این مبنا که ذره ذره ملک متعلق حق دیگری هم هست، تصرف بدون اذن را متضمن تصرف عدوانی در ملک دیگری و وقوع جرم میدانند.این اختلاف نظر در سایر جرایم علیه اموال و مالکیت مانند سرقت، خیانت در امانت و تخریب هم وجود دارد و در آرای صادر شده از محاکم تمایل به هر دو نظر دیده میشود. تنها در خصوص تخریب، رأی وحدت رویهای صادر و این جرم در ملک مشاع قابل تحقق دانسته شده است.
دربعد حقوقی این دعوا،همانگونه که گفته شد،سبق تصرفات خواهان مهم است
در حالی که در بعد کیفری با توجه به ماده ۶۹۰ قانون مجازات اسلامی به نظر میرسد اثبات مالکیت شاکی مورد نظر قانونگذار بوده که البته تفصیل این موضوع خارج از حوصله این نوشته است.
در صورت نیاز به وکیل حرفه ای ملک در مشهد با شماره موسسه تماس بگیرید و در حد 1 سوال یا 1 دقیقه می توانید از مشاوران ما راهنمایی بخواهید .
دعوای خلع ید به طور خاص در ملک مشاع
در مورد امکان طرح این دعوا از طرف شریک مشاعی علیه شریک دیگر یا شخص ثالث، تقریباً مواد قانونی صریح بوده و اختلاف نظر خاصی مشاهده نمیشود. ماده ۴۳ قانون آیین دادرسی مدنی در این باره مقرر میدارد: <در مواردی که حکم خلع ید علیه متصرف ملک مشاع به نفع مالک قسمتی از آن صادر شده باشد، از تمام ملک خلع ید میشود؛ ولی تصرف محکومله در ملک خلع ید شده مشمول مقررات املاک مشاعی است.
منظور از قسمت اخیر این ماده در مورد مقررات املاک مشاعی عمدتاً مواد ۵۷۶ و۵۸۲ قانون مدنی است که تصرف هر شریک در ملک مشاع را منوط به اذن سایر شرکا دانسته و در صورت نبود اذن، متصرف ضامن است.
بنابراین محکومله در دعوای خلع ید -به مـعـنـای اخـص- در مـلک مشاع :
هنگامی میتواند تقاضای تحویل ملک متنازعفیه را به خود نماید که از سایر شرکا اذن داشته باشد. در این رابطه یک رأی مشورتی از سوی اداره حقوقی قوه قضاییه به شماره ۸۳۵۸/۷ مورخ ۶ بهمن ماه ۱۳۷۷ صادر شده که بهروشنی گویای این مطالب است <چون حسب مواد ۵۸۱ و ۵۸۲ قانون مدنی، هیچ یک از شرکا بدون اجازه سایر شرکا حق دخل و تصرف در مال مشترک را ندارند بنابراین چنانچه یکی شرکا بدون اجازه شریک دیگر در قسمتی از ملک مشاعی تصرف به عمل آورد هریک از شرکا حق دارد درخواست خلع یدایشان را بنماید. در صورت خلع ید از متصرف، تحویل ملک به هریک از شرکا موکول به موافقت تمامی شرکا میباشد
قانون روابط موجر و مستاجر مصوب سال ۱۳۷۶
اینجانب زمینی را از پدرم خریداری نموده ام که نزدیک پنجاه سال است در تصرف او بوده ودرآن کشاورزی میکرده است اخیرا شخصی به استناد اینکه در اداره ثبت نیمی از زمین به نام او خورده است مدعی مالکیت نیمی ازآن شده است در حالیکه در طول این سالیان هیچگونه تصرفی در زمین نداشته است .وصرفا به استناد این نمره ثبتی مدعی مالکیت شده است لازم به ذکر است که این زمین از طریق ارث به پدرم منتقل شده است. خواهشمنداست این جانب را راهنمایی فرمایید؟اگر در اداره ثبت اسناد زمین به نام وی ثبت گردیده هر چند که تصرفی در آن نداشته باشد قانونا مالک بوده و می تواند اجرت المثل ایام تصرف شما را نیز مطالبه کند.
اگر حکم به خلع ید از عرصه ملکی صادر شود؛ اما درخصوص اعیانی احداثی تصمیمی اتخاذ نگردد و حکم صادر شده قطعی اعلام شود،
آیا حکم خلع ید از عرصه با وجود داشتن اعیانی قابلیت اجرا دارد؟
با توجه به مواد قانونی مربوط به موضوع، اجرای حکم خلع ید فاقد اشکال به نظر میرسد. چنانچه صاحب اعیانی با اجازه صاحب عرصه اقدام به احداث بنا کرده باشد، مستفاد از ماده ۵۰۴ قانون مدنی حق مطالبه اجرتالمثل را خواهد داشت.
اشاره:
دعوای تصرف عدوانی ، چه در بعد کیفری و چه در بعد حقوقی، از دعاوی مبتلا به است. در دعوای تصرف عدوانی فرد میتواند از طریق حقوقی یا کیفری اقدام کند و در انتخاب آنها تا حدودی اختیار دارد؛ اما نحوه اثبات و اقدامات فرد در هر یک از این انتخابها متفاوت است. ازاینرو او باید با توجه به ادله اثباتی خود یکی از این دو راه را انتخاب کند تا از اتلاف وقت خود و مراجع قضایی بکاهد. باوجود شایع بودن دعوای تصرف عدوانی ، رویههای یکسانی به خصوص در بعد کیفری مسئله در دادگاهها مشاهده نمیشود و هنوز در زمینههایی میان مراجع و قضات اختلاف وجود دارد. در بعد حقوقی در سال ۱۳۷۸ قانونگذار در قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مواد نسبتاً زیادی را به این بحث اختصاص داد و بدین ترتیب، رویهاش روشنتر و بهتر از بعد کیفری مسئله شد و اکنون مسائل مبهم و مورد اختلاف در این بعد کمتر دیده میشود.لازم به ذکراست که دعوای تصرف عدوانی ، ممانعت از حق و ایجاد مزاحمت،دعاوی مشابهی هستند که تحت عنوان دعاوی تصرف مورد بررسی قرار میگیرند. دراین نوشتار هرچند موضوع تصرف عدوانی مورد بررسی قرار میگیرد؛ اما نتایج حاصل شده تا حد امکان قابل تطبیق در ۲ دعوای دیگر نیز میباشد.
در مـاده ۱۴۱ قـانون آیین دادرسی مدنی ارکان سـهگـانـه دعـوای تـصـرف عـدوانـی ، سـبـق تـصرفات خـواهـان، لحوق تصرفات خوانده و عدوانی بودن تصرفات هستند
اما آیا این ۳ رکن در دعوای کیفری نیز باید اثبات شوند؟
در ماده ۱۶۱، قانونگذار مالکیت خواهان را شرط تحقق دعوا ندانسته است و در ماده ۱۶۲ قانون آیین دادرسی مدنی، مالکیت خواهان تنها امارهای بر سبق تصرفات وی میباشد و خلاف آن قابل اثبات است. از سویی، قانونگذار در ماده ۶۹۰ قانون مجازات اسلامی از واژه <متعلق> استفاده کرده است و این تدبیر میتواند حاکی از این موضوع باشد که وی در بعد کیفری مالکیت را مهم دانسته و برای اثبات جرم تصرف عدوانی احراز مالکیت شاکی را ضروری تلقی کرده است.بنابراین باید توجه داشت که در تصرف عدوانی کیفری جدا از بحث عنصر روانی و احراز سوءنیت، در عنصر مادی قاضی باید مالکیت شاکی، لحوق تصرفات متهم و عدوانی و من غیر حق بودن تصرفات او را احراز کند تا بتواند نسبت به مجازاتش اقدام نماید.
رابطه نامشروع ” تجاوز ” 09152055986

انواع زنا
به طور کلی زنا به 4نوع تقسیم میشود:1-زنای با محارم : در این مورد فرد با زنی که محرم اوست زنا میکند مثلا مادر ،خواهر، خاله،عمه و…2-زنای محصنه : در این مورد زنا با زن شوهردار است3-زنا با رضایت زن باشد.4-زنا همراه با زور باشد(زنای عنف).چنانچه زنا با فریب باشد نیز زنای به عنف تلقی میگردد که در این حالت دو فرضیه وجود دارد:الف) فردی زن را فریب دهد و دیگری زنا را انجام دهد، که در این صورت شخص فریب دهنده هم مجازات میشود.ب)فردی خودش را به جای شخص دیگری معرفی کند و زنا انجام دهد.چنانچه شخصی فریب خورد و با او زنا شد، قبل از هر چیز بهتر است به دفتر یک وکیل دادگستری مراجعه و پس از مشورت با وی از مباشر این عمل به دادسرا شکایت کند. اگر به هر دلیلی مورد تجاوز قرار گرفتید وکلای متخصص سامانه وکیل نوین به عنوان امین ترین و راز دار ترین وکلا همراه شما در اینگونه موارد می باشند.
نکته:جرم زنا از جرایمی است که رسیدگی به آن به صورت یک مرحله ای و در دادگاه است. در صورتی که جرم زنا از نوع زنای محصنه یا به عنف باشد، در صلاحیت دادگاه کیفری استان رسیدگی می شود.
در صورتی که نیاز به وکیل برای موضوع زنا ” رابطه نا مشروع ” هستید با شماره های موسسه تماس بگیرید ، لطفا مکالمه کوتاه و در حد 1 دقیقه باشد . سپاس
در قانون مجازات اسلامی نیز راههای اثبات این جرم و انواع آن مشخص شده است. زنای محصنه، زنای به عنف و زنای غیرمحصنه مواردی است که انواع و اقسام آن در دین اسلام پیشبینی و شرح داده شده و مجازات آن مشخص است.
امام صادق علیه السلام در وسایل الشیعه کتاب نکاح فرمودند: خداوند زنا را حرام فرموده برای اینکه سبب فسادهایی مانند قتل نفس و از بین رفتن نسبها و ترک تربیت فرزندان و به هم خوردن ارث میشود.
تعریف رابطه نامشروع و تجاوز
زنا در اسلام عملی حرام است و فرد زنا کار به اشد مجازات محکوم خواهد شد . مطابق ماده 63قانون مجازات اسلامی زنا عبارتست از اجماع مرد با زنی که بر او ذاتا حرام است.هر گونه رابطه جنسی که بدون رضایت زن انجام شود، تجاوز جنسی محسوب می شود. در رابطه جنسی زن باید عاقل و بالغ باشد و برای برقراری رابطه رضایت داشته باشد. به طور کلی هر نوع رابطه جنسی با کودکان به عنوان تجاوز محسوب میگردد و مجازات دارد. اگر آزار جنسی نسبت به فردی باشد که توانایی ندارد رضایتش اعلام کند و رضایت ندارد هم آزار جنسی است.چنانچه زنی مورد تجاوز قرار بگیرد باید حداکثر ظرف مدت سه روز شکایتش به دادگاه اعلام نماید و به پزشک قانونی مراجعه کند زیرا بعد از این مدت تشخیص تجاوز برای پزشکی قانونی مقدور نخواهد بود.متاسفانه بیشتر زنان به علت بی اطلاعی و گاها ترس از آبرو ریزی از شکایت صرف نظر میکنند ویا دیر به پزشکی قانونی مراجعه میکنند .
در صورتی که اگر اینگونه افراد که مورد تجاوز قرار گرفته اند سریع به دادگاه و پزشکی قانونی مراجعه نمایند،سریع معاینه میشوند و زودتر به نتیجه خواهند رسید. یکی از راه های تشخیص اینکه فرد مورد تجاوز قرار گرفته آثار باقی مانده از ضرب و جرح روی بدنشان است و پزشکی قانونی میتواند از روی این آثار به جا مانده تشخیص دهند که فرد مورد تجاوز قرار گرفته است . گاهی ممکن است هیچ جای ضرب و جرحی روی بدن زن نباشد و فرد متجاوز با ایجاد ترس به وی تجاوز کرده باشد. مراجع قضایی آخرین مرجع برای تصمیم گیری در مورد تجاوز است . در این گونه پرونده ها قاضی موظف است مشخص کند که زن با رضایت و میل شخصی اش این عمل را انجام داده یا خیر .چنانچه عمل با رضایت زن باشد زنا است و در غیر اینصورت تجاوز محسوب میشود.
آثار تجاوز جنسی
تجاوز جنسی آثار مخربی بر روح و روان افراد ایجاد میکند، فردی که مورد تجاوز قرار گرفته باید حتما به مراکز روانشناسی مراجعه نماید و تحت درمان قرار بگیرد.حالتهایی مانند :احساس گناه و ترس و احساس حقارت واضطراب و… از عوارض ناشی از تجاوز است . و چنانچه درمان نشوند ممکن است دست به خودکشی بزنند.
مدت زمان رسیدگی به شکایت تجاوز
مدت زمان رسیدگی به پرونده های زنا و تجاوز بصورت دقیق مشخص نیست زیرا به نوع پرونده و نظر قاضی رسیدگی کننده و پزشکی قانونی بستگی دارد. چنین پروندههایی با استعلامی که از مراجع وابسته به قوه قضاییه، مانند پزشکی قانونی گرفته میشود و با توجه به رعایت برخی از موازین شرعی معمولا زمان بر و رسیدگی به آنها به دقت و تحقیقات بیشتری نیاز دارد.
راههای اثبات رابطه نامشروع و تجاوز در شرع و قانون
در صورتی که زنا اثبات شود، حکم آن رجم( سنگسار) است ، قانون مجازات اسلامی بطور صریح و راههایی را برای اثاث زنا مشخص نموده است که برگرفته از موازین شرع مقدس اسلام است.این راهها عبارتند از:1-اقرار2-شهادت
بعضی از احکام اثبات زنا به شرح زیر است:
چنانچه زن و یا مردی 4 دفعه در دادگاه به زنا اقرارنماید به حد زنا محکوم خواهد شد ، ولی اگر کمتراز 4 دفعه اقرار کند حکم تعزیر برایش صادر میشود.برابر با ماده69قانون مجازات اسلامی:اقرار در صورتی قابل قبول است که اقرارکننده دارای بلوغ، عقل، اختیار و قصد باشد.بر اساس ماده71قانون مجازات اسلامی:هر گاه کسی اقرار به زنا و بعد انکار کند، در صورتی که اقرار به زنایی باشد که موجب قتل یا رجم است با انکار بعدی، حد رجم و قتل ساقط میشود، در غیر این صورت با انکار بعد از اقرار حد ساقط نمیشود.و طبق ماده72 قانون مجازات اسلامی :هر گاه کسی به زنایی که موجب حد است، اقرار و بعد توبه کند، قاضی میتواند عفو او را از ولی امر تقاضا کند و یا حد را بر وی جاری نماید.
نکته:علاوه بر اقرار ، شهادت هم یکی از راه های اثبات زنا محسوب می شود.
مطابق ماده74قانون مجازات اسلامی:زنا چه موجب حد باشد و چه موجب حد رجم، با شهادت چهار مرد عادل یا سه مرد عادل و دو زن عادل ثابت میشود.درماده 75قانون مجازات اسلامی مورد شهادت آمده است:در صورتی که زنا، فقط موجب حد جلد باشد، به شهادت دو مرد عادل، همراه با چهار زن عادل نیز ثابت میشود و شهادت زنان به تنهایی یا به انضمام شهادت یک مرد عادل، زنا را ثابت نمیکند، بلکه در مورد شهود مذکور،حد قذف طبق احکام قذف جاری میشود.همچنین در قانون تصریح شده است:شهادت شهود باید روشن و بدون ابهام و مستند به مشاهده باشد و شهادت حدسی معتبر نیست. بنابراین هرگاه شهود خصوصیات مورد شهادت را بیان کنند، این خصوصیات باید از لحاظ زمان و مکان و مانند آنها اختلاف نداشته باشند و در صورت اختلاف بین شهود ، علاوه بر این که زنا ثابت نمیشود، شهود نیز به حد قذف محکوم می شوند.یکی دیگر از شرایط شهادت برای ثابت نمودن رجم در ماده 79 قانون مجازات اسلامی بیان میدارد که:شهود باید بدون فاصله زمانی ، یکی پس از دیگری شهادت دهند و اگر بعضی از شهود، شهادت بدهند و بعضی دیگر بلافاصله برای ادای شهادت حاضر نشوند ، یا شهادت ندهند، زنا ثابت نمیشود و در این صورت شهادتدهنده مورد حد قذف قرار میگیرد.
نکته:هرگاه زن یا مرد زانی قبل از اقامه شهادت توبه کند، حد از او ساقط میشود و اگر بعد از اقامه شهادت توبه کند، حد ساقط نمیشود.
تفاوت زنای محصنه با غیر محصنه
زنای محصنه و غیر محصنه را میتوان اینگونه تعریف نمود: هر گاه مرد یا زنی متاهل باشد و بتواند با همسر خودش رابطه جنسی داشته باشد، ولی با زن یا مرد دیگری رابطه جنسی برقرار نماید مرتکب زنای محصنه گردیده است و در صورتی که اثبات شود مجازاتش سنگسار است .زنای غیر محصنه آنست که زن و مرد هیچکدام متاهل نیستند و با هم رابطه جنسی دارند که مجازات آن حد است.
علم قاضی در زنا
ماده 211 قانون مجازات اسلامی جدید اینگونه بیان میدارد: علم قاضی عبارت از یقین حاصل از مستندات بیّن در امری است که نزد وی مطرح میشود. در مواردی که مستند حکم، علم قاضی است، وی موظف است قرائن و امارات بیّن مستند علم خود را به طور صریح در حكم قید كند.
رابطه نامشروع زن شوهردار
خیانت و داشتن روابط نامشروع یکی از اولین اتهامهایی است که همسران هنگام اختلاف، یکدیگر را به آن متهم میکنند. در قانون نیز شکایتی با عنوان روابط نامشروع به رسمیت شناخته شده و از سوی قضات مورد رسیدگی و صدور حکم قرار میگیرد. بسیاری از مردان زمانی که برای طلاق در دادگاههای خانواده حاضر میشوند، همسرشان را تهدید میکنند که اگر راضی به طلاق نشود، ۴ شاهد به دادگاه می آورند و وی را به رابطه نامشروع محکوم میکنند در صورتی که اگر بتوانند این مسئله را اثبات کنند باز هم مهریه زن را باید پرداخت نمایند زیرا مهریه قبل از وقوع خیانت و درزمان جاری شدن صیغه عقد به زن تعلق گرفته و به هیچ وجه نمیتوان وی را از این حق محروم نمود و در صورت اثبات خیانت مرد میتواند به راحتی زن را طلاق دهد. گاهی زنان برای اینکه بتوانند راحت از شوهرشان جدا شوند به سراغ زنی دیگر میروند و از او میخواهند تا با شوهرشان رابطه برقرار نماید تا بتوانند با اثبات خیانت همسر از او طلاق بگیرند.در اسلام و همه مذهب ها خیانت را عملی قبیح و حرام میدانند و مجازات سنگینی در پی دارد. در شرع مقدس اسلام و تمام مذاهب آسمانی هم خیانت عملی حرام تلقی شده و ارتکاب آن از سوی هر فردی با کیفر و جزای سنگین همراه است.
مجازات زنا
مجازات زنا به دو قسمت تقسیم شده است :قسمتی از این مجازات مشمول حد است که از سوی خدا تعیین و در دین اسلام هم مشخص شده است. قسمت دیگر از این مجازات هم موجب تعزیر میشود.تعزیر هم مجازاتی است که تعیین آن به اختیار حاکم است و تفاوت آن با مجازات در این است که حد را خدا از طریق پیامبر خود برای ما مشخص کرده است و در آن هم جرم و هم مجازات مشخص است.
تعریف زنا از نظر قانون
در ماده ۶۳ قانون مجازات اسلامی در تعریف جرم زنا آمده است: «جماع مرد با زنی که بر او ذاتا حرام است.»در قانون مجازات اسلامی نیز راههای اثبات این جرم و انواع آن مشخص شده است. زنای محصنه، زنای به عنف و زنای غیرمحصنه مواردی است که انواع و اقسام آن در دین اسلام پیشبینی و شرح داده شده و مجازات آن مشخص است.
مرجع رسیدگی به رابطه نامشروع
برخلاف همه دعاوی خانوادگی که مرجع رسیدگی به آنها دادگاه خانواده و شورای حل اختلاف است ، در رابطه نامشروع مرجع رسیدگی دادسرا است.البته در شهر تهران دادسرای ارشاد مرجع رسیدگی به این شکایات می باشد. قذف نوعی فحش است و متهم نمودن شخص به زنا و یا لواط که در حقوق ایران این عمل جرم محسوب میشود.شخصی که قذف انجام میدهد به80 ضربه شلاق محکوم خواهد شد.این مجازات بخاطر این تعیین شده است که افراد به راحتی به یکدیگر تهمت نزنند و دیگران را بدنام نکنند و آبروی دیگران را نبرند.در دین مبین اسلام آبروی فرد مومن مانند خون اوست و هرکس آبروی مومنی را بریزد مانند این است که خون او را ریخته و به همیندلیل قانون برای چنین موضوعی این مجازات سخت را پیشبینی کرده است.
وکیل خوب و حرفه ای کلاهبرداری 09152055986

در صورتی که نیاز به وکیل خوب و حرفه در کلاهبرداری در مشهد هستید با وکلای موسسه ما تماس بگیرید و مشاوره بگیرید ؛ لطفا مکالمه کوتاه در حد 1 دقیقه یا 1 سوال باشد / سپاس
از آنجا که کلاهبرداران افراد باهوشی هستند و افراد فریب خورده نیز به دلیل قضاوت دیگران و ترس از ساده لوح دانستن ، تمایلی به گزارش وقوع جرم ندارند ، لذا در جوامع تعقیب و دستگیری کلاهبرداران طبق آمارهای ارائه شده بسیار دشوار خواهد بود .کلاهبرداری های بزرگ بیشتر در شرکت ها و موسسات بزرگ تجاری رخ می دهد و صاحبان و سهامداران چنین شرکت هایی به دلیل جلوگیری از کاهش اعتبار خود در نزد مردم و احتمال عدم قرارگیری تحت پوشش بیمه ، از گزارش وقوع جرم کلاهبرداری خودداری می کنند
کلاهبرداری عبارت است از بردن مال دیگری از طریق توسل توأم با مسئولیت به وسایل متقلبانه (در کلاهبرداری رایانه ای موضوع بردن خدمات دیگری است)در عمل کلاهبرداری ، شخص کلاهبردار با توسل به رفتار متقلبانه و فریب دهنده ، طوری عمل می کند که صاحب مال فریب خورده و با رضایت کامل آن را در اختیار شخص کلاهبردار قرار می دهد.
مجازات جرم کلاهبرداری
مجازات مرتکب جرم کلاهبرداری مطابق با ماده یک از قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری یک تا هفت سال حبس بعلاوه جزای نقدی (در حق دولت) معادل مالی که مرتکب اخذ کرده است می باشد. همچنین مجرم به رد اصل مال به صاحبش محکوم می شود.
طرح شکایت کیفری توسط وکیل کلاهبرداری
با توجه به پیچیدگی های جرم کلاهبرداری پیشنهاد می شود که قبل از طرح شکایت کیفری با یک وکیل کلاهبرداری در این خصوص مشورت شود؛ چرا که اثبات ارکان این جرم بر عهده شاکی می باشد و نا آگاهی در نحوه شکایت می تواند موجب تضییع حق مالباخته شود.
وکیل کلاهبرداری، امکان دفاع از اتهام کلاهبرداری و طرح پرونده کلاهبرداری را دارد. دروغ، در هیچ یک از قوانین کیفری جرم انگاری نشده است. اما وقتی دروغ با بردن مال غیر، توأم میشود، میتواند جرم کلاهبرداری را محقق نماید. وکیل کلاهبرداری، امکان تشخیص وقوع کلاهبرداری یا سایر جرایم و یا اینکه اصولا موضوع مطروحه، مشمول حکم کلاهبرداری قرار می گیرد یا خیر، مشاوره حقوقی ارائه مینماید.گاهی اوقات مرز بین دعاوی کیفری و دعاوی حقوقی، آن چنان باریک است که جز مشاوره با وکیل کیفری و متخصص کلاهبرداری، امکان یافتن راه حل مناسب جهت طرح دعوا، وجود ندارد.
روشهای اثبات کلاهبرداری
ادله اثبات کلاهبرداری همچون دیگر جرائم است که عبارتنداز:
اقرار
اسناد رسمی یا عادی
شهادت
امارات یا نشانه های وقوع جرم (با استناد به قانون یا نظر قاضی)
علم قاضی
تحقیقات محلی
همانطور که گفته شد غالباً به دلیل هوشمندانه بودن روشهای کلاهبرداری ، تهیه مدارک و مستندات ، دشوار و پیچیده است؛ که در چنین شرایطی یک وکیل کلاهبرداری میتواند با زبدگی و وقوف بر پیچ و خمهای حقوقی رایج ، چنین دشواریهایی را مرتفع سازد.
مزایای استفاده از وکیل کلاهبرداری در شکایت کلاهبرداری
مدت زمان اثبات جرم کلاهبرداری کمتر میباشد.
نیازی به حضور شاکی در دادگاه نخواهد بود.
در صورت شناسایی اموالکلاهبردار وکیل میتواند سریعا آنها را توقیف کند.
وکیل میتواند بعد از محکوم شدن کلاهبردار به رد مال، برای استرداد مال اقدام کند.
وکیل میتواند رضایت و یا عدم رضایت شاکی را اعلام نماید و نیازی به حضور شاکی برای اعلام رضایت نخواهد بود.
مراحل طرح شکایت کلاهبرداری
شما نیاز به وقت مشاوره حضوری با وکیل متخصص در امور کیفری دارید.
پس از گرفتن وقت حضوری با وکیل، جزئیات پرونده را برای وکیل شرح داده و چنانچه مدارکی برای اثبات ادعای خود و یا دفاع از خود دارید به وکیل تحویل داده و وکالتنامه وکیل را امضاء می کنید.
در این مرحله وکیل با تنظیم شکوائیه مراحل قانونی اثبات جرم کلاهبرداری را پیگیری می کند.
مدارک لازم برای شکایت کلاهبرداری
مدارک شناسایی از قبیل شناسنامه و کارت ملی
ارائه مدارک و مستندات در خصوص اموالی که مورد کلاهبرداری واقع شده است.
وکیل خوب خیانت در امانت 09152055986

مراحل طرح شکایت خیانت در امانت
شما نیاز به وقت مشاوره حضوری با وکیل متخصص در امور کیفری دارید. (برای دریافت وقت با دفتر تماس حاصل فرمائید )
پس از گرفتن وقت حضوری با وکیل، جزئیات پرونده را برای وکیل شرح داده و چنانچه مدارکی برای اثبات ادعای خود و یا دفاع از خود دارید به وکیل تحویل داده و وکالتنامه وکیل را امضاء می کنید.
در این مرحله وکیل با تنظیم شکوائیه مراحل قانونی اثبات جرم خیانت در امانت را پیگیری می کند.
مدارک لازم برای شکایت خیانت در امان
مدارک شناسایی از قبیل شناسنامه و کارت ملی
ارائه مدارک و مستندات در خصوص اموالی و یا اسنادی که مال به صورت امانت داده شده است و سپس مورد خیانت در امانت قرار گرفته شده است.
برای مشاوره با وکیل جهت خیانت در امانت با شماره های موسسه تماس بگیرید ، لطفا مکالمه در حد 1 دقیقه یا 1 سوال باشد / سپاس
خیانت در امانت عبارت است از استعمال، تصاحب تلف یا مفقود نمودن (این سه اصطلاح در قسمت پائین توضیح داده شده است) همراه با سوء نیت مالی که از طرف مالک یا متصرف قانونی به کسی داده و سپرده شده و هدف، برگرداندن یا به مصرف معین رسانیدن آن بوده است.
اگر شخصی مالی را پیدا و در آن تصرفاتی علیه مالک کند، جرم خیانت در امانت محقق نمیشود زیرا آن مال به شخصی که آن را پیدا کرده است سپرده نشده است.
استعمال کردن در خیانت در امانت به چه معناست؟
مصرف کردن یا استفاده کردن از مال مورد امانت جرم است. برای مثال شخصی اتومبیل خود را به دوستش امانت می دهد تا در پارکینگ منزل خودش از آن نگهداری کند ولی دوست وی از آن اتومبیل برای مسافرکشی استفاده می کند.
تصاحب کردن در خیانت در امانت به چه معناست؟
یعنی شخص امین به جای انجام وظیفه اصلی اش رفتاری با مال مورد امانت کند که مال دیگری را از آن خود بداند و با آن طوری رفتار کند که دیگران گمان کنند او مالک مال است.
اتلاف در خیانت در امانت به چه معناست؟
تلف کردن یا نابود کردن مال مورد امانت یکی دیگر از گونه های خیانت در امانت است. از بین بردن مال مورد امانت به شکل های گوناگون متصور است.
برای تحقق جرم خیانت در امانت، مال امانی باید توسط مالک یا متصرف قانونی (نماینده مالک) به امین سپرده شود.
همچنین سپردن مال باید از راه های قانونی صورت گرفته باشد پس اگر سارق مال مسروقه (دزدی) را نزد دیگری به امانت گذارد و امین به جای بازگرداندن مال آن را به ضرر سارق (دزد) به صاحب اصلی کالا یا دولت بدهد یا اصلاَ از آن به نفع خود استفاده نماید، مرتکب جرم خیانت در امانت نشده است.
خیانت در امانت زمانی مطرح میشود که فرد (مالک اموال) بتواند اثبات کند که مالک آن مال بوده است و اموال را به فرد یا افرادی به صورت امانت داده است که یا نگهداری نماید و یا برای کار معینی به مصرف برساند. سپس فرد امین از انجام وظایفی که به او سپرده شده است امتناع میکند و یا آن را به روش دیگری انجام میدهد.
حتی اگر مالی به امین سپرده شود ولی او فوت کند و ورثهاش در آن مال امانی تصرفاتی به نفع خود کنند، مرتکب جرم خیانت در امانت نشدهاند زیرا مال به آنها سپرده نشده است. ولی خلاف درست نیست یعنی اگر امانتگذار پس از سپردن مال به امین فوت کند و امین مال را به ضرر ورثه امانتگذار تصرف و تصاحب کند، جرم خیانت در امانت محقق میشود زیرا عنصر سپردن وجود دارد.
شکایت کلاهبرداری اگر توسط وکیل انجام شود چه مزایایی دارد؟
مدت زمان اثبات جرم خیانت در امانت کمتر میباشد.
نیازی به حضور شاکی در دادگاه نخواهد بود.
در صورت شناسایی اموال وکیل میتواند سریعا آنها را توقیف کند.
وکیل میتواند برای جبران ضرر و زیان موکل و محکومیت شخص خائن اقدام کند.
وکیل میتواند بعد از محکوم شدن فردی که مبادرت به خیانت در امانت کرده است، برای استرداد مال اقدام کند.
وکیل میتواند رضایت و یا عدم رضایت شاکی را اعلام نماید و نیازی به حضور شاکی برای اعلام رضایت نخواهد بود.
سوالات خیانت در امانت (گلچین پرسشهای مردمی در طی ۸ سال)
در صورتیکه اموالی نزد فرد سپرده نشده باشد و تلف شود خیانت در امانت میباشد؟
برای تحقق جرم خیانت در امانت ،مال امانی باید توسط مالک یا متصرف قانونی به امین سپرده شود.
در صورتیکه مال سرقت شده به امانت سپرده شود و تلف شود خیانت در امانت خواهد بود
سپردن مال باید از راه های قانونی صورت گرفته باشد پس اگر سارق مال مسروقه را نزد دیگری به امانت گذارد و امین به جای بازگردان مال آن را به ضرر سارق به صاحب اصلی کالا یا دولت بدهد یا اصلاَ از آن به نفع خود استفاده نماید ،مرتکب جرم خیانت در امانت نشده است.
در صورتیکه فرد امین با خودروی مورد امانت مسافرکشی کند چه جرمی را مرتکب شده است؟
شخصی اتومبیل خود را به دوستش امانت می دهد تا در پارکینگ منزل خودش از آن نگهداری کند ولی دوست وی از آن اتومبیل برای مسافرکشی استفاده می کند مرتکب خیانت در امانت شده است.
آیا مطالبه وجه چکی که به امانت داده شده است خیانت در امانت محسوب میشود؟
بله در صورتیکه چک به صورت امانت داده شده باشد نمیتوان برای وصول آن اقدام کرد و در این صورت خیانت در امانت قابل اثبات است.
برای اینکه قصد امانت دادن مالی را داشته باشیم باید حتما امانت نامه تنظیم شود؟
خیر امانت دادن یک مال به فردی به هر لفظ و قیدی امکان پذیر است و نیازی به امانت نامه نمیباشد.
اگر مرد اقدام به جابجایی و تصرف در جهیزیه زن کند خیانت در امانت میباشد؟
خیر جهیزیه زن به دلیل اینکه متعلق به خود میباشد و به امانت به مرد داده نشده است خیانت در امانت نخواهد بود.
آیا امانتی بودن چک را میتوان با شهادت شهود اثبات کرد؟
در صورتیکه با شهادت شهود علم قاضی تبدیل به یقین شود و محرز شود که چک امانت بوده است قابل اثبات است که معمولا صرف شهادت شهود کافی نخواهد بود
آیا به اجرا گذاشتن چک ضمانت موجب تحقق خیانت در امانت میشود
اگر مورد ضمانت انجام شده باشد وصول آن موجب خیانت در امانت خواهد بود.
آیا مجازات خیانت در امانت سوء پیشینه خواهد داشت
در صورتیکه مجازات حبس بین دو تا پنج سال باشد دو سال سوء پیشینه موثر خواهد داشت.
اگر فرد امین از خودروی مورد امانت استفاده شخصی کند چه مجازاتی دارد؟
در این صورت به معنی استعمال کردن در خیانت در امانت میباشد و فرد به مجازات حبس محکوم خواهد شد.
وکیل حرفه ای خیانت در امانت در مشهد 09152055986

شکایت خیانت در امانت باید در چه مرجعی صورت بگیرد؟
در محلی جرم خیانت در امانت تحقق می یابد که مالک مال به امانت گذاشته را درخواست می کند و فرد امین از پس دادن آن خودداری می کند. در واقع قبل از اینکه شکایت ثبت شود باید اظهارنامه ای برای مطالبه مال به فرد امین فرستاده شود و مرجع صالح به رسیدگی جایی است که شخص مال مورد امانت نزد اوست و اظهارنامه به آنجا فرستاده می شود و ملاک عمل قرار داده و پرونده به دادسرای عمومی آن محل برگردانده می شود.
شکایت خیانت در امانت را چگونه ثبت کنیم ؟
در مرحله اول همه جرائم در محلی که جرم واقع شده است یا دادسرا ثبت می شود. دادسرا با در نظر گرفتن دلائلی که از سمت شاکی مطرح می شود مانند شهادت شهود ، رسید دریافت مال و اظهارنامه ای که پاسخ نداده است به تحقیقات ادامه می دهد . در آخر یا جرم را انجام شده می داند و پرونده را با کیفرخواست به داگاه کیفری می فرستد و یا جرمی انجام نشده است و قرار منع تعقیب صادر می کند و شکایت را رد می کند. هنگامی که پرونده به دادگاه کیفری فرستاده می شود قاضی تصمیم می گیرد ولی ارسال پرونده به دادگاه به منظور صادر کردن رای محکومیت نخواهد بود امکان برائت همچنان وجود دارد.
در صورتی که نیاز به مشاوره با وکیل خیانت در امانت در مشهد دارید با شماره های موسسه تماس بگیرید ، لطفا مکالمه کوتاه و در حد 1 سوال باشد / سپاس
جرم خیانت در امانت از جرایم علیه اموال و مالکیت محسوب میشود و در زندگی روزمره مردم هر جامعه ای قابل ارتکاب می باشد.
جرم خیانت در امانت چه زمانی واقع می شود.
زمانی جرم خیانت در امانت به وقوع می پیوندد که مالک واقعی او مال را درخواست می کند و شخص امین ( کسی که مال به او سپرده شده است ) با سوء نیت و قصد برنگرداندن و به مالک ضرر رساندن از پس دادن مال خودداری کند.حال فرقی نمی کند میان اینکه مال وجود داشته باشد یا قبلا تلف یا به مصرف رسیده باشد ، جرم انجام شده است.بنابراین:این عدم برنگرداندن باید حتما با قصد و سوء نیت باشد که جرم محقق شود یعنی اگر در هنگام پس دادن شما بدون قصد و نیت از مال خودداری کنید یا توان پس دادن آن را نداشته باشید جرمی انجام نشده است .
جرم خیانت در امانت چیست ؟
جرمی است که برای اینکه به وجود بیاید مال توسط مالک قانونی آن به فرد دیگری سپرده می شود . مال هر شئ ای و فرد هر کسی به جزء مالک واقعی آن می تواند باشد.اگر فردی که مال به او سپرده شده است از برگرداندن آن هنگامی که مالک درخواست مطالبه او را دارد خودداری کند یا مال را در جای دیگر صرف کرده باشد غیر از آن چیزی که مالک برای آن تعیین کرده است ،خیانت در امانت گفته می شود.
مالک واقعی یعنی کسی که :
مال را به طور صحیح و درست نه به وسیله سرقت یا هر شیوه غیر قانونی و غیر مشروع دیگری به دست آورده باشد . بنابراین اگر سارقی مالی را به طور امانت نزد شما آورده باشد و درخواست نگهداری آن را از شما داشت و شما مال را به پلیس یا دولت تحویل دهید جرمی انجام نداده اید و مرتکب محسوب نمی شوید.
نکته :
سوء نیت و انگیزه دو موضوع متفاوت و جداگانه است سوء نیت یعنی قصد ارتکاب عملی را داشته باشد در صورتی که انگیزه یک هدف پنهان است که فرد در انجام کاری دارد.
عدم پس دادن باید از روی قصد و با سوء نیت همراه باشد که به مالک ضرر برساند اما اگر بدون قصد و سوء نیت باشد و ضرری به مالک نرساند به فرد حسادت ورزد ( انگیزه ) اهمیتی در وقوع جرم ندارد.
دادگاه کیفری یا دادسرا چه فرقی می کند ؟
دادسرا وظیفه جمع آوری اطلاعات و تحقیقات را برعهده دارد و دادگاه کیفری با توجه به دلائلی که دارد رسیدگی می کند و حکم صادر می کند.
جرم خیانت در امانت از نظر قانونی چه مجازاتی دارد ؟
اگر موضوع جرم خیانت در امانت هر مالی به غیر از سفید امضا و سفید مهر باشد مجازات آن نسبت به شخص مرتکب از شش ماه تا سه سال حبس محکوم می شود.
وکیل جعل اسناد دولتی در مشهد 09152055986

دو نوع مجازات برای جعل اسکناس
جنبه امنیتی سوء استفاده مالی و غیر امنیتی اعدام برای کسی که :کسی که علاوه بر جعل اسکناس ، مفسد فی الارض هم هست و به نظم اقتصاد لطمه وارد می کند،کسی که قصد سوء استفاده مالی داشته باشد و جعل کند بدون اینکه جرم آن جنبه امنیتی داشته باشد از ده سال به بالا حبس دارد.اگر جنبه امنیتی داشته باشد قاضی می تواند مجازات های مختلفی از قبیل اعدام ، به صلیب بستن ، قطع یا تبعید در نظر بگیرد.
برای مشاوره با وکیل جعل با شماره های موسسه تماس بگیرید ، لطفا مکالمه در حد 1 دقیقه یا 1 سوال باشد / سپاس
جعل در لغت به معنای قرار دادن می باشد و در اصطلاح حقوقی به معنی شی قلابی را به جای اصل قرار دادن می باشد.
جرم جعل در قانون
در قانون مجازات اسلامی تعریفی از جرم جعل نشده است . مرجع قضایی برای رسیدگی به جرم جعل دادگاه می باشد .
با توجه به تعریف ها و انواع مختلف این جرم و شرایط آن مجازات متفاوتی دارد و حتی ، دادگاه صالح جهت رسیدگی هم متفاوت خواهد بود .
جعل اسکناس مجازات آن از حبس تا اعدام متنوع است :
بسیاری از مغازه ها در پشت ویترین خود اسکناس هایی که گوشه های آن سوراخ شده یا اسکناس های دیگری ، برای اینکه مشتری ببیند و نسبت به اسکناس تقلبی آگاه شود را گزاشته اند. این اسکناس ها جعلی هستند. اسکناس ها و چک پول هایی که از مبلغ بالایی برخوردارند از نظر امنیتی به گونه ای است ،که اگر مقداری ضریب هوشی بالایی داشته باشد می تواند جعلی آن را از اصلی اش تشخیص دهد .
در قانون مجازات اسلامی:
برای جعل اسکناس مجازات های سنگینی در نظر گرفته است و آن را جزء جعل مشدد جرم انگاری کرده است. برای جعل اسکناس که یک جرم محسوب می شود سه قانون وجود دارد اولین قانون در ارتباط با این موضوع در سال ۱۳۶۸ قانون تشدید مجازات ، افراد جاعل اسکناس و وارد کنندگان مصرف کنندگان اسکناس است.در قانون : علاوه بر اینکه اسکناس رایج در کشور جعل آن جرم شناخه شده است ،هم چنین توزیع و مصرف آن هم جرم بوده و مجازات دارد.
آیا برای جعل اسکناس حکم اعدام وجود دارد ؟
در صورتی که مجرم یکی از افراد یک باند باشد یا با نظام جمهوری اسلامی قصد مبارزه داشته باشد به اعدام محکوم می شود.کسی که عمدا و از روی آگاهی کامل اسکناس جعلی را به کشور وارد کند به عنوان مفسد شناخته می شود و به اعدام محکوم می شود مگر اینکه از افراد یک باند نباشد یا با نظام مشکل نداشته باشد و در دادگاه مشخص شود که فریب خورده و از روی عمد نبوده است.یک سال بعد یعنی در سال ۱۳۶۹ قانون بعدی در مورد جعل اسکناس به تصویب رسید :که طبق بند الف ماده یک آن در نظام پولی یا ارزی کشور که توسط قاچاق عمده ارز یا سکه تقلبی به وجود آوردن ، یا اسکناس را جعل کردن یا آنها را به صورت عمده وارد و توزیع کند چه داخل کند چه خارج کند جرم محسوب می شود.
این اقدامات اگر با توجه به ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی یا مقابله کردن ،با آن یا از روی علم که این اقدام برای مقابله با نظام موثر است اگر در حدی باشد که به فساد فی الارض منجر شود ، به موجب قانون سال ۱۳۶۹ به اعدام محکوم می شود. در غیر این موارد به حبس از پنج سال تا بیست سال محکوم می شود.در هر دو مورد که ذکر شود دادگاه:همه ی اموال مرتکب را در صورتی که از راه غیر قانونی به وجود آمده باشد را ضبط می کند و حکم خواهد داد.علاوه بر این مجازات ها دادگاه می تواند مجرم را به شلاق از بیست ضربه تا هفتاد و چهار ضربه محکوم کند.
در برخورد با جرم جعل اسکناس مهمترین قانون :
بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی مهمترین قانون مبارزه با جعل اسکناس است در ماده ۵۲۵ قانون مجازات آمده است :که هر کس یکی از اشیایی که در زیر آمده است را جعل کند یا با آگاهی علم به جعل اقدام کند ، یا وارد کشور کند هم خسارت باید جبران کند و هم به حبس از یک تا ده سال محکوم می شود :۱ . احکام یا امضا یا مهر یا دست خط معاون اول رئیس جمهور یا وزراء یا مهر یا امضای ، اعضای شورای نگهبان یا نمایندگان مجلس شورای اسلامی یا مجلس خبرگان یا قضات یا ، یکی از روسا یا کارمندان و مسوولین دولتی از حیث مقام رسمی آنان.۲ . مهر یا تمبر یا علامت یکی از شرکت ها یا موسسات یا ادارات دولتی یا نهادهای انقلاب اسلامی.۳ . احکام دادگاه یا اسناد یا حواله های صادره از خزانه دولتی.۴ . منگنه یا علامتی که برای تعیین عیار طلا یا نقره به کار می رود. اسکناس رایج داخلی یا خارجی یا اسناد بانکی نظیر برات های قبول شده ، از طرف بانک ها یا چک های صادره از طرف بانک ها و سایر اسناد تعهد آور بانکی.
نکته :هر کس عمدا و بدون داشتن مستندات و مجوز رسمی داخلی و بین المللی و به منظور القای شبهه در کیفیت تولیدات و خدمات از نام و علایم استاندارد ملی یا بین المللی استفاده نماید به حداکثر مجازات مقرر در این ماده محکوم می شود.